خیلی از مردم ایران در این روزها خشمی را بروز میدهند که سالها فرو بردهاند. در این روزها شاهد دستگیری گسترده خبرنگاران و روزنامهنگاران هستیم. سوالی که ایجاد میشود این است که چرا باید این حجم از فشار باید روی رسانهها قرار بگیرد. یاد دارم وقتی که دبستان بودیم، در کتابهای تاریخ اسلام میخواندیم که وقتی که پیامبر در سالهای ابتدایی بعثت در حال دعوت افراد به دین اسلام بود، مشرکان قریش به افرادی که برای بازدید از کعبه به مکه آمده بودند پیشنهاد میدادند که قبل از اینکه به نزدیک کعبه بروند، پنبهای را در گوش خود بگذارند تا صدای محمد را نشنوند و گمراه نشوند. داشتن رسانه و مطبوعات آزاد از اساسیترین نیازهای هر جامعهای است و در مقابل سانسور و فیلتر و جلوگیری از پخش شدن صدای مخالف، راه را برای وارد شدن یک جامعه در فساد باز میکند.
سوالی که باید از حاکمان ایران بپرسیم این است که چرا صدای دشمن را قطع میکنید و نمیگذارید همه صداها پخش شوند و حتی مخالفان هم روزنامه مخصوص به خود را داشته باشند. مگر در اوایل انقلاب ایران، مناظرههای زنده با عقاید مختلف در تلویزیون ایران پخش نمیشد و این حق انتخاب را به افراد نمیداد که با همه انواع عقاید را بشنوند و بتوانند راه خود را انتخاب کنند. حکومتی که بر حق است چرا باید با یک روزنامه، سایت، شبکه اجتماعی، کانال تلویزیونی با فیلتر و پارازیت مقابله کند، ولی در عوض در مقام پاسخگویی به آن برنیاید. وقتی که در یک جامعه فقط یک حزب و یک طرز تفکر اجازه اظهار نظر داشته باشد، قطعا افراد زرنگی پیدا خواهند شد که از این فضای اختناق و تکقطبی نهایت استفاده را خواهند کرد و آن را از آرمانها و اهداف اولیه خود دور خواهند کرد. در مقابل وقتی که رسانهها در یک جامعه کاملا آزاد باشند که هر نوع مطلبی را منتشر کنند، در خیلی از مواقع میتوانند مشکلات موجود را شناسایی کرده و آن را بیان کنند و از به انحراف کشیده شدن آن جریان جلوگیری کنند.
لازمه دیگر یک جامعه مترقی، سیستم قضایی مستقل آن میباشد. سیستم قضا باید از بدنه حاکمیت کاملا مستقل باشد و قابلیت اصلاح خود را به صورت مستقل از حکومت مرکزی داشته باشد. وقتی یک سیستم قضا به طریقی به بدنه اصلی قدرت وصل باشد، در صورتی که بدنه اصلی قدرت دچار انحراف شود، قابلیت و صلاحیت قضاوت درست در مورد هسته اصلی را از دست میدهد و نمیتواند به رسالت خود به درستی عمل کند.
وقتی به جوامع مترقی نگاه میاندازیم، میبینیم که این دو مورد به درستی در آنها اجرا میشود و به طور مثال وقتی به کشوری مانند کره شمالی نگاه میکنیم میبینیم از لحاظ آزادی مطبوعات در رتبه آخر قرار گرفته است!
کلام آخر اینکه اگر فقط همین دو مورد در یک جامعه دارای سیستمی پر از ایراد اجرا شود، سیستم به صورت خودکار شروع به اصلاح خود خواهد کرد و از انحراف آن به مرور زمان کاسته خواهد شد و به مسیر و هدف اصلی خود باز خواهد گشت و در صورتی که در مدرنترین حکومتها این دو عامل رعایت نشود، قطعا به مرور زمان به انحراف کشیده خواهند شد.